اخبار ارديبهشت 1394

سردار شهید حاج حسین بادپا ، چند سالی میشد که هر اربعین به پیاده روی از نجف تا کربلا می رفت .اربعین پارسال از سوریه به نجف امد و چند روزی مهمان حضرت امیر علیه السلام وخدمتگزار بارگاهش حاج علیرضا بود. بعد از پیاده روی ورسیدن به کربلا زمانی که می خواسته به سوریه برگردد به پاس قدردانی این دستخط را برای حاج علیرضا نوشته است...

دکتر شریعتی عبارت جالبی دربارۀ واقعۀ عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان در صحرای تفتیدۀ کربلا دارند که همانندِ این روز بزرگ و این مکان آسمانی منحصر به زمان و مکان خاصّی نمی باشد و نصب العین تمام عاشورائیان و کربلائیان است...

معشوق به سامان شد تا باد چنین بادا سه سال پیش خواب دیدم حسین بادپای عزیز در سوریه شهید شده ، به حکم همسایگی دیوار به دیوار منزل پدری من با منزل پدری حسین و رابطه عاطفی که با هم داشتیم در اولین ملاقاتی که با او داشتم خوابم را برایش تعریف کردم لبخندی زد و گفت خدا کند خوابت تعبیر شود ...

محمد مهدی بادپا فرزند ارشد سردار شهید حسین بادپا :پدرم برای مقابله رفت نه مبادله ، من قلبا اعتقاد دارم که اگر پدرم خودشان بخواهند قطعا بر می گردند یعنی همه چیز بستگی به خود شهید دارد. علت بازنگرداندن پیکر پدر شهیدم مشخص نیست و موارد مطرح شده نیز مربوط به مسائل امنیتی بین ایران و دشمن است؛ مذاکرات مربوطه در حال انجام است.

من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا باز هم تقدیر الهی بر این قرار گرفت که مردی از جنس مجاهدین راه حقیقت را از جمع زمینی ما جدا کند وعند ربهم یرزقونش نماید .قرعه به نام تو افتاد ...

یادش بخیر سال هشتاد و دو بود ، شهید بادپا رفته بود مدارک تحصیلی خودش را از مدرسه ای بگیرد دفتر دار و مدیر مدرسه همکاری نکرده بودند و دست خالی برگشته بود زنگ زد بیا محل کارم ، کارت دارم . رفتم پیشش ، مشکل را گفت اتفاقا من تو همون دبیرستان درس می دادم .گفتم حسین فردا بیا منهم هستم مدارکت رو میگیریم...

به دنبال قطعی شدن خبر شهادت سردار حسین بادپا، به سراغ یکی از همرزمان وی رفتیم، حاج علیرضا فداکار که سینه اش لبریز از خاطرات سردار شهید حسین بادپا بود، از تحولاتی سخن گفت که در شهید بادپا رخ داده بود، تحولاتی که او را پیروز جهاد اصغر و جهاد اکبر کرده بود. آغاز دوستی علیرضا فداکار و حسین بادپا به عملیات کربلای پنج و گردان ۴۱۰ غواص بر می گردد، به همان ایامی که شهید بادپا از بچه های اطلاعات و عملیات لشکر بود و تیزی، چابکی و جلوداریش در زبان ها پیچیده بود.

حاج حسین رو اولین بار در معرکه کهرباء دیدم معرکه ای که با جان فشانی حاج حسین و مشاوره نظامی اون حدود شش هزار نفر از خطر محاصره تکفیریها نجات پیدا کرده و جان بدر بردند! جاده دمشق _ درعا از ناحیه ایستگاه نیروگاه برق(کهرباء) شهر شیخ مسکین شبانه مورد هجوم صدها نفری مزدوران آمریکایی (ارتش به اصطلاح آزاد) قرار گرفت...

تقدیم به سردار شهید حاج حسین بادپا تو به اربابت چی گفتی بدنت رو جا گذاشتی مثل یل ، مثل ابوالفضل تنها رفتی بر نگشتی ...      

در همین سایت دو خاطره از شهید حسین بادپا نوشته شده یکی از خاطرات سخن شهید یوسف اللهی خطاب به حسین عزیز بود که گفته بود حسین تو شهید نمی شوی .حسین عزیزمان این خاطره را بارها با دلی سوخته بیان میکرد وسرانجام این بزرگوار استقامت ورزید و وقتی که متوجه شد باب شهادت در سوریه جهت دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها باز است به انجا رفت تا به شهادت رسید ...