اتاق های گلی را برای کادر و فرماندهی گردان در نظر گرفت

اتاق های گلی را برای کادر و فرماندهی گردان در نظر گرفت
بین هیچ کدام از نیروهای گردان فرق نمی گذاشت به همه یکسان احترام می گذاشت حتی در تقسیم امکانات این یکسان نگری را رعایت می کرد . هیچ گاه به نیروهای تحت امرش جسارت نمی کرد ، بهترین امکانات را برای آنها تهیه می کرد ..
خاطرات مهربانی های او را نه تنها سنگرها هنوز در ذهن خود نگه داشته اند ، بلکه دارخوین هم گاهی به مرور آن لحظات می پردازد .
بین هیچ کدام از نیروهای گردان فرق نمی گذاشت به همه یکسان احترام می گذاشت حتی در تقسیم امکانات این یکسان نگری را رعایت می کرد . هیچ گاه به نیروهای تحت امرش جسارت نمی کرد ، بهترین امکانات را برای آنها تهیه می کرد ..
خاطرات مهربانی های او را نه تنها سنگرها هنوز در ذهن خود نگه داشته اند ، بلکه دارخوین هم گاهی به مرور آن لحظات می پردازد .
وقتی در منطقه ی دارخوین قرار شد گردان مکانی را برای استراحت پیدا کند ،به چند ساختمان خشتی گلی رسیدند که تقریباَ مخروبه بودند . شاید بچه ها می ترسیدند درون آنها استراحت کنند . اما دقیقاَ در کنار آنها مدرسه ای نسبتا َ بزرگ قرار داشت که صد البته از آن ساختمان های خشتی مخروبه بهتر بود .
همه منتظر بودند تا حاج احمد نیروها را درون این دو مکان تقسیم کند . آن روز همه دیدند که او با خنده ای که به لب داشت ، مدرسه را برای اسکان بسیجی ها اختصاص داد و اتاق های گلی را برای کادر و فرماندهی گردان در نظر گرفت .
راوی : مرتضی حاج باقری همرزم شهید امینی