اخبار

با کلام خودبچه ها را در جبهه نوازش روحی می داد

با کلام خودبچه ها را در جبهه نوازش روحی می داد

او برای این که بچه ها احساس تنهایی و غربت نکنند ، به سنگرها و چادرها سرکشی می کرد . به گونه ای برنامه ریزی کرده بود که هر وعده در یک جمع هشت تا ده نفری حاضرشود و همراه آنها غذا بخورد .

با تک تک آنها می نشست و صحبت می کرد و حرف های شان را می شنید . آن روز وقتی احساس کرد که تمرینات سختی به آنها داده است ، زودتر از روزهای قبل به سراغ جمع شان رفت و در حالی که با کلام خود آنها را نوازش روحی می داد وقتی کنار هر یک از بسیجی ها می نشست می پرسید : چطوری عزیزم ناراحت که نیستی ؟

او برای این که بچه ها احساس تنهایی و غربت نکنند ، به سنگرها و چادرها سرکشی می کرد . به گونه ای برنامه ریزی کرده بود که هر وعده در یک جمع هشت تا ده نفری حاضرشود و همراه آنها غذا بخورد .

با تک تک آنها می نشست و صحبت می کرد و حرف های شان را می شنید . آن روز وقتی احساس کرد که تمرینات سختی به آنها داده است ، زودتر از روزهای قبل به سراغ جمع شان رفت و در حالی که با کلام خود آنها را نوازش روحی می داد وقتی کنار هر یک از بسیجی ها می نشست می پرسید : چطوری عزیزم ناراحت که نیستی ؟

و وقتی با لبخند او روبرو می شد ادامه می داد : از دست من که ناراحت نیستی ؟ و جواب همه منفی بود و او حرفش را این گونه کامل می کرد . اگر شما را اذیت می کنم مرا ببخشید …. مجبوریم که این آموزش ها را بگذرانیم .

هنوز روح لطیف و طنین کلمات او برروح و جانمان احاطه دارد ، چه گوش نواز است شنیدن چندین و چند مرتبه ی سخنان حاج احمد ، آیا می شود ؟

راوی : سردار سلیمانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 + 2 =

همچنین ببینید
بستن
بستن
بستن