سرداران سپيده ،مادران خورشيد(۵
نميدانم؟رجزخواني ميدان جنگ را ديده ايد وشنيده ايد؟ انگاه كه پهلواني دلاور و سرداري سر بدارروبروي دشمن تا دندان مسلح مي ايستد وچونان شير مي غردواز خود ونسل و ايل وتبارش ميگويدوتوان و قدرتش را دربر هم زدن محاسبات دنيايي به رخ عالم وادم مي كشد.
سرداران سپيده ،مادران خورشيد(۵)
نميدانم؟رجزخواني ميدان جنگ را ديده ايد وشنيده ايد؟ انگاه كه پهلواني دلاور و سرداري سر بدارروبروي دشمن تا دندان مسلح مي ايستد وچونان شير مي غردواز خود ونسل و ايل وتبارش ميگويدوتوان و قدرتش را دربر هم زدن محاسبات دنيايي به رخ عالم وادم مي كشد.
نميدانم؟قصه ان شير زن صحراي كربلا وتازه عروسش را شنيده ايد انگاه كه سر جدا شده از تن پسر تازه دامادش راكه براي شكستن وتضعيف روحيه اهل حرم برايشان اوردنددر حركتي بي نظير وماندگاربر ميدارد
و با گامهايي كه سنگيني اش ميدان را ميلرزاندبه سوي لشكرروباهان بز دل ميرودو با پرتاب سر فرزند به سوي شمر وعمر سعدفرياد ميزند
در مرام ما زيبنده نيست چيزي را كه در راه خدا داده ايم باز پس ستانيم
بانو سكينه پاك ذات عباسي مادر دلاور جوان تازه داماد ٢٠ ساله شهيد علي شفيعي اگر بيشتر از او نباشد كمتر نيست
من راز گريه هاي حاج قاسم در ديدارهاي مكرر وي با مادر علي رادر همدردي با شير زن كرماني كه تنها سرمايه زندگي اش را در اوج تنهايي و تنگدستي وايثار از دست داد نمى دانم
حتي
پاس داشتن زحمات وي در طول دفاع مقدس وحضور بي نظيرش در جبهه!!؟ اري جبهه
ونه حتي،
صواب واجري كه ديدارش با مادران خورشيددارد، انگاه كه دلي سوخته را با عطر حضورش شاد ميكند
من راز حضور مكرر حاج قاسم را در جوارمادر روحيه گرفتن از بانوي رجز خوان و شيرزن بيشه كرمان ميدانم.
اخر قاسم هنوز هم كه هنوز است بايد رجز بخواند رجزهايي كه تنه بر شيوا ترين اهنگهاي دنيا ميزند
رجزهايي كه دستمايه اصلي ومحور كاري من در صدا وسيما در طول سالهاي عشق وحماسه براي تجليل از حماسه سازان وتحقير دشمنان زبون بود
قاسم هنوز هم رجز ميخواند
قاسم هنوزهم بايدبراي رجز خواني اش از خورشيد انقلاب ومادران خورشيدالهام وانرژي بگيرد وچه كسي ازچهارمين خورشيد دل نوشته هايم بهتر؟
بخوان مرد !بخوان
به ياد قاسم،جوان تازه دامادصحراي نينوابخوان،به يادقاسم دوران علي شفيعي بخوان
اينبار! اين شمر وعبيدالله وعمر سعد ويزيد وال مروان وابن مرجانه هاي معاصرندكه بايد در نينوايي ديگر از شام تا سامرا واز يمين وشمال واز شرق تا غرب بدست ياران غران حيدر كرارو با ذوالفقاري كه قرنها در نيام منتقم ثارالله انتظار ظهور ميكشد در هم پيچيده شوند
بخوان مرد، بخوان ….صبح نزديك است وموذن در راه…..
مظفر اسكندري زاده سوم خرداد سال ياس. ١٣٩٤
وهب:جوان مسيحي تازه مسلمان شده وتازه دامادنينوا كه وقت شهادت تنها ٢٠روز ازدامادي اش گذشته بود
علي شفيعي:چهار ماه بعد از مراسم عرو سي اش به شهادت رسيد
