نیروهای گردان همانند فرزندان من هستند
سردار شهیدحاج مجیدزینلی فرمانده گردان ۴۱۸ حضرت ابوالفضل علیه السلام، ناراحتی معده داشت و برای همین نباید معده اش کاملا خالی می شد. اطرافیان سعی میکردند در فاصله های بین غذایی با نان خشکی، بیسکویتی چیزی از درد معده حاجی جلوگیری کنند.
نیروهای گردان همانند فرزندان من هستند
سردار شهیدحاج مجیدزینلی فرمانده گردان ۴۱۸ حضرت ابوالفضل علیه السلام، ناراحتی معده داشت و برای همین نباید معده اش کاملا خالی می شد. اطرافیان سعی میکردند در فاصله های بین غذایی با نان خشکی، بیسکویتی چیزی از درد معده حاجی جلوگیری کنند. اما اینها برای اردوگاه بود. آن روز که در ارتفاعات مشرف به حلبچه مستقر بودیم بدلیل صعب العبور بودن منطقه چند ساعتی بود که هنوز ناهار نیاورده بودند. حاجی از درد معده رنج میبرد ولی چیزی به روی خودش نمی آورد. من میدانستم قضیه چیست. برای همین مقداری نان خشک که به همراه داشتم برای حاجی آوردم. با دیدن نانها عصبانی شد و گفت: چگونه یک پدر میتواند در حالی که فرزندانش گرسنه هستند غذا بخورد. گفتم:حاجی! اولاً اینکه غذا نیست ثانیاً شما ناراحتی معده دارید.
گفت: به هرحال تا غذا برای همه نیاورند من هم چیزی نمیحورم.
راوی: یکی از رزمندگان گردان۴۱۸
